مرجع پیامک های مذهبی

پیوندها

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دو بیتی آیینی» ثبت شده است


آن زینب او عزیز مردم شده است

این فاطمه اش ملیکه ی قم شده است

افسوس که نام اُم کلثوم فقط

مانند مزار مادرش گم شده است



مسافر کربلا


یا باقرالعلوم کلید دعا تویی

آقای بی حرم ، حرم قلب ما تویی 

تاریخ را ورق زدم و دیدم از قضا 

همبازی سه ساله ی کرب و بلا تویی 



مسافر کربلا


ما سینه زدیم و بی صدا باریدند

از هر چه که دم زدیم ، آنها دیدند

ما مدعیان صف اول بودیم

از آخر مجلس ، شهدا را چیدند



مسافر کربلا


ما مرده و ای کاش که جانی برسد

در پیری مان نه ، در جوانی برسد

آن روز برای شیعیان نوروز است

کز مرقد فاطمه نشانی برسد



مسافر کربلا


حیدر پدر معنوی این دنیاست

پس مادر مهربان عالم زهراست

عید آمده است و بهترین مهمانی

پرسیدن احوالِ پدر مادرهاست



مسافر کربلا


یا فاطمه پرواز پر و بال من است

یا فاطمه یا محول الحال من است

تا کی من و هفت "سین" تکراری ؟ نه !!

"ی ا ف ا ط م ه" هفت حرف امسال من است



مسافر کربلا


مؤمن ز دل امیدوارش پیداست

از حال دعای انتظارش پیداست

یا فاطمه گفتیم که باران آمد

سالی که نکوست از بهارش پیداست



مسافر کربلا


از سفره ی عشق لقمه نانی داریم

صد شکر هنوز هم توانی داریم

از گرد و غبار قلبمان آکنده ست

ما فاطمیه خانه تکانی داریم



مسافر کربلا


صد شکر که ما شیعه ی مولا هستیم

مـوجـیـم که در پـنــاه دریا هستیم

پـرسـند اگـر روز قـیامـت از مـا

گوییم همه نوکر زهرا هستیم



مسافر کربلا


ما هم سر سال فاطمیه داریم 

هم آخر سال فاطمیه داریم 

از این سر سال و آن سرش معلوم ست 

«سر» تا «سر» سال فاطمیه داریم 



مسافر کربلا


محبوب رضاست هر که دل ریش تر است

از کــــــــــعبه صفای این حرم بیشتر است

اینجاست طــــــــــبیبی کـــــــه ندارد نوبت

هــــــــر دل که شکسته تـر بود پیشتر است



مسافر کربلا


جا مانده ایم و شرح دل ما خجالت است 

زائر شدن ؛ پیاده ؛ یقینا سعادت است

ویزا ، بلیط ، کرب و بلا مال خوب هاست 

سهم چو من پیامک "هستم به یادت" است 



مسافر کربلا


باز این دل آواره ی شیدا و "حسن"

یک نوکر بیچاره ی رسوا و "حسن"

شکی نبود که همزمان خلق شدند

هر سه لغت 'کریم'و 'آقا' و "حسن" 



مسافر کربلا


گذرم بر در میخانه ی مهتاب افتاد 

در سرم عطر خوش سیب و می ناب افتاد 

تا که دیدم همگان ذکر حسن می گویند 

باز هم مثل همیشه دهنم آب افتاد



مسافر کربلا